آخرین مطالب وبلاگ live-chat-up-arrow live-chat-down-arrow

پذیره نویسی اوراق اجاره سهام ش ...

گروه خدمات بازار سرمایه الگوریتم با مشارکت در تأمي ...

وضعیت عملکردی صندوق سرمایه گذا ...

سبدگردان الگوریتم در سال 1399 اقدام به تاسیس دو ص ...

پذیره نویسی بزرگترین صندوق جسو ...

گسترش فعالیت کسب وکارهای نوپا در چند سال اخیر در ا ...

وبلاگ الگوریتم

دستورالعمل‌هایی برای تخلف وپنهان‌کاری


آقای آرش آقاقلیزاده مدیرعامل شرکت سبدگردان الگوریتم و دکتر امیر وفائی قائم مقام مدیرعامل سبدگردان الگوریتم در گفت‌و‌گو با هفته نامه "بورس پرس" به طرح مسائلی چون چالش‌های پیش روی شرکت‌های سبدگردان پرداختند.


ظرفیت محدود زیرساخت‌ها با توجه به افزایش تعداد سهامداران، از چالش‌های برجسته بازارسرمایه است
در شرایطی که بازار سرمایه مورد استقبال عموم مردم قرار گرفته،‌ لازم است که پروسه‌های طولانی و موازی‌کاری‌های موجود که عموما از سوی مقام ناظر اعمال می‌شود، به حداقل برسد و چالش‌هایی که فعالان بازار با آن دست و پنجه نرم می‌کنند تا حد ممکن رفع شود. در این شرایط نقش آموزش و فرهنگ‌سازی و همچنین‌ سرمایه‌گذاری غیرمستقیم از طریق شرکت‌های سبدگردان و مشاور سرمایه گذاری برای افراد، بیش از همیشه پررنگ می‌شود.
آقای آرش آقاقلیزاده مدیرعامل شرکت سبدگردان الگوریتم و دکتر امیر وفائی قائم مقام مدیرعامل سبدگردان الگوریتم در گفت‌و‌گو با هفته نامه بورس پرس به طرح مسائلی چون چالش‌های پیش روی شرکت‌های سبدگردان پرداختند که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

در شرایط فعلی حال و روز بازار سرمایه را چطور ارزیابی می‌کنید؟
آقاقلیزاده: سیاست‌گذاران اقتصادی کشور در نظر دارند که نقدینگی عظیمی در جامعه شکل گرفته است و این نقدینگی به دنبال ابزاری برای حفظ کردن قدرت خرید خود می‌گردد، در نتیجه عمده رشد بازار سرمایه در چند ماه اخیر به خاطر پیش‌بینی تورمی است که اقتصاد ما با آن دست و پنجه نرم می‌کند. به نوعی باید گفت رشد چند صد درصدی بازار طی مدت اخیر باعث شده تا در حال حاضر تعداد بسیار زیادی از شرکت‌ها،‌ قیمتی بالاتر از قیمت ذاتی خود داشته باشند البته تعدادی از شرکت‌های بزرگ بازار همچنان به طور نسبی ارزان معامله می شوند. با این حال، از نگاه مالی رفتاری می‌توان این افزایش قیمت‌ها را توجیه کرد. در واقع افزایش قیمت ارز و سایر دارایی هایی که مردم هر روزه با آن‌ها سر و کار دارند و دشواری نسبی سایر مسیرهای سرمایه گذاری از جمله سرمایه گذاری در املاک و طلا سیل نقدینگی را به سوی بازار سرمایه روان کرده است و روش های سنتی قیمت گذاری بازار در حال حاضر نمی توانند مورد استفاده قرار گیرند. در گذشته در شرایط رونق بازار، فعالان بازار همواره انتظار داشته‌اند که سهام موجود در بازار نزدیک به قیمت ذاتی معامله شود، در حال حاضر، با وجود انتظار تورمی موجود در جامعه، مشاهده می‌شود که مردم خیلی راحت دست به معامله ملک و خودروهایی می‌زنند که بسیار گران‌تر از قیمت ذاتی آن‌هاست و از طرف دیگر شنیده نشده است که برای این قیمت های غیرقابل توجیه در بازار املاک و خودرو لفظ حباب استفاده شود. در واقع با در نظر گرفتن قیمت‌های این حوزه ها، مشاهده می‌شود که قیمت سهام شرکت‌ها به طور نسبی حتی ارزانتر قیمت‌گذاری شده است.

پس به نظر شما رشد بورس، حباب نیست؟
آقاقلیزاده: حباب به اختلاف معنی دار قیمت ذاتی از قیمت معاملاتی گفته می‌شود. برای اینکه بتوانیم بگوییم بورس حباب دارد یا ندارد باید ابتدا ارزش ذاتی قابل محاسبه باشد که در شرایط تورمی که قیمت دارایی ها و محصولات شرکت‌ها به سرعت در حال رشد هستند و بازده مورد انتظار سرمایه گذاران به شدت متغیر و بالاست، تخمین ارزش ذاتی بسیار با دشواری روبروست. از طرف دیگر، همانطور که گفتیم از نگاه مالی رفتاری و اینکه مردم که به راحتی املاک و خودرو را به چندین برابر قیمت ذاتی می‌خرند، استفاده از لفظ حباب وقتی قیمت ذاتی قابل برآورد نباشد، کاربردی ندارد. با فرض اینکه قبول کنیم بورس یا هر دارایی دیگری حباب دارد، از نگاه مالی رفتاری حباب ممکن است تا مدت‌ها ماندگار باشد و دو حالت برای از بین رفتن حباب وجود دارد، یکی اینکه قیمت‌ها رشد می‌کند و به نوعی حباب به تدریج محو می‌شود و دیگر اینکه با سقوط قیمت ها، حباب می‌ترکد. چون در کشور ما تورم معمولا بالاست، معولا با رشد قیمت‌ها و پذیرش قیمت‌ها توسط کنشگران بازار، حباب ناپدید می‌شود.

البته بسیاری از فعالان بازار نیز نگران هستند که با کوچکترین ریزشی افراد بسیاری متضرر شده و از بازار خارج شوند، شما نگرانی این افراد را چطور توجیه می‌کنید؟
آقاقلیزاده: نگرانی که فعالان بازار ما دارند لطمه نخوردن جایگاه متزلزل قبلی بازار سرمایه در ذهن جامعه به عنوان محلی برای سرمایه گذاری است. ما همه نگرانیم که نکند نوسهامداران ضرر هنگفتی کنند و به سرعت از بازار خارج شوند و تا سال‌ها بازنگردند. از طرف دیگر با افزایش تعداد افراد حقیقی فعال در بازار شدت رفتارهای توده ای نیز افزایش پیدا کرده است. رفتار صف نشینی در تشکیل صف‌های سنگین خرید و فروش کاملا این رفتار را نشان می دهد.

آقای وفائی نظر شما در مورد این رشد بی‌سابقه چیست؟
وفایی: روند صعودی که بازار سرمایه با آغاز سال ۹۹ شروع کرده است به دلیل ورود نقدینگی به بازار شکل گرفته، انتظارات تورمی که فعالان بازار داشتند و سیاست‌گذاری که باعث شد سهامداران بسیاری به سمت بازار سرمایه جذب شوند. در مورد رشد بازار احتمالاتی مطرح است.برخی معتقدند رونق دادن به بازار برای فروش ETF های دولتی، آزادسازی سهام عدالت، جبران کسری بودجه و غیره است. علت رشد بازار را می‌توان در دو بخش بنیادی و ورود پول جدید و نقدینگی پیدا کرد.

اگر دلایل رشد بازار سرمایه منطقی باشد، آیا می‌توان ادامه این رشد را تا پایان دولت فعلی پیش‌بینی کرد؟
وفائی: برای چنین پیش‌بینی فعلا خیلی زود است، با این حال برآورد می‌شود که در یک سال پیش رو بازار بورس جزو بازارهای پیشرو است. علت این است که بازارهایی مثل طلا و دلار محدودیت‌های بیشتری از سوی سیاست‌گذاران دارند علاوه بر این به نظر می‌رسد مجلس جدید لایحه‌ای که چند وقتی بود در رابطه با مالیات بر فعالیت‌های اختلال‌زا یا مالیات بر عایدی سرمایه در نظر داشت را روی بازارهای دیگر متمرکز کند که تمامی این مسائل باعث می‌شود پول به سمتی حرکت کند که مبتنی بر دارایی باشد در شرایط که تورم انتظاری بالا است نگهداری پول نقد و سپرده توجیهی ندارد و به همین دلیل بازار سرمایه مورد اقبال قرار می‌گیرد.

پس همچنان باید انتظار رشد را از بازار داشت؟
به نظر روند بازار همچنان صعودی خواهد بود البته این روند تحت تاثیر مسائل سیاسی چون انتخابات آمریکا قرار خواهد گرفت ولی قطعا تاثیر کرونا بر بازارهای جهانی و بازار ایران نیز در این مسیر قابل مشاهده خواهد بود با این حال همچنان روند کلیت بازار صعودی خواهد بود و به نظر این بازار از سایر بازارها برای سرمایه‌گذاری مطلوب‌تر باشد.

چالش‌هایی که بازار سرمایه ما در حال حاضر با آن مواجه است، چیست؟
‌چالش‌هایی که این‌روزها بازار سرمایه با آن همراه است را ‌باید در ظرفیت محدود زیرساخت‌های این بازار با توجه به افزایش تعداد سهامداران دانست. گویی برای یک مهمانی که صرفا برای پنجاه نفر تدارک دیده شده، پانصد نفر دعوت شده‌اند! به همین علت در جای جای این بازار از ثبت‌نام سجام و گرفتن کد بورسی گرفته تا هسته معاملاتی مشکلاتی از قبیل نبود ظرفیت و پتانسیل متناسب با این رشد به وجود آمده است.

این چالش‌ها چطور شرکت‌های سبدگردان را تحت تاثیر گذاشته است؟
وفائی: در واقع با وجود تمامی تلاش‌های شرکت سپرده‌گذاری و سازمان بورس، شرکت‌های سبدگردانی به نوبه خود دچار مشکلاتی هستند. در گذشته باید تمامی قراردادهای سبدگردانی به سپرده‌گذاری رفته و تایید می‌‌شد و سپس پس از تایید مجددا به سبدگردانی برمی‌گشت و ادامه پروسه‌ها از سر گرفته می‌شد اما در حال حاضر با وجود اینکه تعداد فرآیندهای آغاز فعالیت سبدگردانی اختصاصی کمتر شده است، اما طول دوره فرآیندهای رفت و برگشت قراردادها و مدارک طولانی‌تر از گذشته شده چرا که به احتمال زیاد به علت افزایش تعداد قراردادها و نبود ظرفیت پاسخگویی در نهادهای ناظر، فرآیند بیشتر به طول می‌انجامد. این فرآیندهای الزامی با توجه دغدغه‌های سازمان بورس و سپرده‌گذاری مرکزی را در جهت حمایت از حقوق سهامداران در نظر گرفته شده است با این حال این فرآیندهای طولانی، مشکلاتی را در عملیات شرکت‌های سبدگردان به وجود آورده است.

جناب آقاقلیزاده به نظر شما چالش‌های پیش پای شرکت‌های سبدگردان چیست؟
آقاقلیزاده: یکی از الزاماتی که سازمان بورس به شرکت‌های سبدگردانی تحمیل می‌کند این است که به ازای هر ۵۰ میلیارد تومان شرکت موظف است که یک تحلیلگر را به تیم اضافه کند و به ازای هر ۱۰۰ میلیارد تومان باید نیرو متخصص و دارای مدرک مدیر سبد استخدام کند. چنین دستورالعملی دو مشکل عمده دارد. اول اینکه تعداد افراد با این مدارک بسیار محدود می باشد. دوم اینکه، در اقتصاد تورمی ما، قیمت‌ها به طور پیوسته افزایش پیدا می کنند، قانونی گذاشته شده که بر حسب ریال سقفی تعیین شده است. در واقع پس از گذشت مدت کوتاهی سقف های گذاشته شده، معنای خود را از دست می‌دهد. مشابه دستوالعمل مصوب حدودا پانزده سال پیش برای کارگزاری‌ها که کارکنان کارگزاری هر سال حداکثر مجاز به خرید و فروش سالانه ۲۵ میلیون تومان باشند. چنین دستورالعمل هایی که اساسا قابلیت رعایت ندارند، عملا فعالین بازار را هدایت می کنند که یا متخلف باشند یا پنهان کاری کنند.
یکی از نقاطی که به شدت شرکت‌های سبدگردانی با آن مواجه بوده این است که برای هر محصول جدیدی باید مصوبات سازمان را رعایت کرد. چارچوب‌های متعددی توسط سازمان تعریف شده که باعث می‌شود شرکت‌ها با محدودیت‌های بسیاری مواجه ‌شوند.هزینه‌های ما بسیار بالا است و در نهایت مشتری مجبور است که این هزینه‌ها را پرداخت کند.با بالا رفتن هزینه‌‌های سبدگردانی مشتری‌ها به افرادی که به شکل غیرقانونی سبدگردانی فعالیت دارند، مراجعه می‌کنند. زیرساخت‌های محدود و به علاوه فرایندهای طولانی موجود موضوعی است که مزید بر علت شده و مشتری را به سمت سبدگردان‌های غیرمجاز هدایت می‌کند. یک هزینه‌های شرکت‌های سبدگردان می‌تواند کمتر شود. فرآیندهای مشابه و موازی‌کاری‌ها باید حذف شود. برای نمونه، هنگام راه‌اندازی سجام گفته می‌شد با راه‌اندازی این سامانه برای رفتن از یک کارگزاری به کارگزاری دیگر نیازی به پر کردن فرم‌های متعدد نیست اما می‌بینیم که همچنان علاوه بر فرم‌ها ومراحل سابق، عضویت در سجام نیز اضافه شده بدون اینکه این پروسه تقلیل پیدا کند.نمونه دیگر این موضوع به وضوح در سبدگردان‌ها قابل مشاهده است. با وجود احراز هویت سجام همچنان تمامی فرم‌های ما کاغذی است همه مراحل باید به شکل کاغذی انجام شود؛ پس فایده سجام، امضای الکترونیک و احراز هویت چیست؟!

آقای وفائی به نظر شما سازمان باید در خصوص رفع این مشکلات چه اقدامی انجام دهد؟
وفائی: سازمان می‌تواند امتیازهای بیشتری را برای شرکت‌های سبدگردان و صندوق‌های سرمایه‌گذاری قائل شود تا افراد غیرحرفه‌ای را مشتاق‌ به سرمایه‌گذاری از طریق نهادهای حرفه‌ای و به شکل غیرمستقیم کند. به طور مثال یکی از چالش‌های موجود سبدگردان‌ها این است که سبدگردانی که صندوق درآمد ثابت ETF دارد برای گرفتن مجوز صندوق درآمد ثابت صدور ابطالی، با محدودیت‌هایی از سمت سازمان مواجه است. در برخی مسائل سازمان می‌تواند برای سبدگردان‌ها انگیزه بیشتری مثل تخفیف کارمزد برای شرکت‌های سبدگردان، سهمیه بیشتر برای سبدهای اختصاصی و صندوق ها در عرضه اولیه و مشوق‌هایی این چنینی ایجاد کند و از این طریق سرمایه‌گذاری غیرمستقیم در بورس را تشویق کند.

آقای آقاقلیزاده یکی از دغدغه‌های این روزهای بازار سرمایه به نظر ورود افراد غیرحرفه ای به این بازار است، چطور می‌توان از متضرر شدن این افراد در شرایط اصلاحی بازار جلوگیری کرد؟
آقاقلیزاده: یکی از فرهنگ‌های غلطی که در میان مردم ما رایج است و نشان از آن دارد که مردم ما به بلوغ در سرمایه‌گذاری نرسیده‌اند این است که مردم انتظار دارند در سرمایه‌گذاری فقط سود کنند و اگر زیان داشتند حتما باید مقام ناظر یا نهادی مسوولیت این ضرر را به عهده بگیرد و این ضرر را پوشش دهد. اما باید این موضوع را بدانیم که هر کس بازده بالاتری می‌خواهد ریسک بالاتری را نیز باید بپذیرد.یکی از مشکلاتی که باعث می شود افراد غیرحرفه‌ای از وارد شدن به بازار سرمایه متضرر شوند این است که افراد با آگاهی و اطلاعات اندک اقدام به فروش خانه یا خودرو می‌کنند و سرمایه خود را به صورت مستقیم به بورس می‌آورند. مسوولان دولتی و غیردولتی که مردم را تشویق به سرمایه گذاری در بورس می کنند همزمان باید آنها را به سوی سرمایه گذاری غیرمستقیم از طریق صندوق های سرمایه گذاری هدایت کنند و ضمنا ریسک های سرمایه گذاری در بورس هم به افراد توضیح داده شود. صندوق های سرمایه گذاری نه تنها ابزاری مناسب برای نوسهامداران هستند، بلکه در شرایطی نزولی بازار هم می توانند رفتارهای توده ای را کاهش دهند و در نتیجه ضرر سرمایه گذاران خود را کاهش دهند.

نظر شما چیست آقای وفائی؟
وفائی: مهم‌ترین وظیفه نهاد ناظر و به علاوه فعالان بازار سرمایه در شرایط فعلی این است که بتوانند نگاه جعبه جادو به بورس که این روزها خیلی در میان مردم باب شده را اصلاح کنند. بورس جعبه جادویی نیست که مردم پولشان را در آن بگذارند و بدون هیچ دانش و آگاهی انتظار داشته باشند غول چراغ جادو ظاهر شود و تمامی آرزوهایشان را برآورده کند! با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و به علاوه فرهنگ سرمایه‌گذاری در کشور ما، نگاه سرمایه‌گذاری مردم ما کوتاه مدت است ولی باید تلاش کرد که نگاه مردم را به سمت سرمایه‌گذاری میان مدت و بلندمدت ببریم. بورس ماهیت یک اقتصاد آزاد است عرضه و تقاضا و ضرر جزیی از سرمایه‌گذاری است اما مردم ما با این ماهیت آشنا نیستند.

آقای آقاقلیزاده یکی از اقدامات دولت در جهت تامین مالی و به علاوه مردمی‌سازی اقتصاد، واگذاریETF‌ های دولتی بود که بسیاری بر نحوه واگذاری‌ آن اشکالاتی را وارد کردند، به طور کلی واگذاری‌های دولتی را چطور ارزیابی می‌کنید؟
آقاقلیزاد: در واگذاری‌های دولتی که اخیرا شاهد یکی از آن‌ها بودیم انتقال مالکیت صورت نمی‌گیرد.این واگذاری‌ها در کوتاه‌‌ مدت می‌تواند تا حدودی مشکلات دولت را حل می‌کند اما در بلندمدت ممکن است که افرادی اقدام به خرید این سهام کنند وکم کم مدعی مالکیت این شرکت‌ها شوند. در این واگذاری‌ها دولت به دنبال تامین مالی بخشی از کسری بودجه خود است. گرچه عرضه شرکتها در بورس اساسا کار صحیحی است اما انتقادهایی جدی به نحوه این عرضه از طریق صندوق ها وارد است.

آقای وفائی نظر شما در رابطه با این واگذاری‌ها چیست؟
وفائی: به طور کلی باید گفت ماهیت اقتصاد کشور و فرهنگ سرمایه‌گذاری ما، بازار سرمایه محور نیست. با این حال با ایده کلی دولت موافق هستم. شاید دولت هیچ راه چاره‌ای دیگری جز واگذاری ETF های دولتی نداشته اما اقدام صحیحی را انجام داد. باید سال‌ها قبل که شرایط اقتصادی ما تا این حد بغرنج نبود، دولت از سمت بانک‌محور بودن به سمت بازار سرمایه محوری حرکت می‌کرد. تامین سرمایه صرفا به این شکل نبود که دولت فقط ETF بفروشد بلکه می‌توانست در شرایطی که شور و اشتیاق مناسبی برای عرضه وجود دارد، اقدام به عرضه کند.

آقای آقاقلیزاده آیا دولت تنها قصد ارتزاق از طریق واگذاری‌های دولتی را در سال آخر حیاتش دارد با توجه به صحبت‌های معاون وزیر اقتصاد که چندی پیش اعلام کرد دولت تا سال ۱۴۰۰ از مدیریت این شرکت‌ها خارج می‌شود؟
آقاقلیزاده: در حال حاضر به نظر می‌رسد که خصوصی‌سازی تنها در شکل صورت گرفته است نه در محتوا با این حال اگر به تجربه سال‌های قبل نیز نگاه کنیم متوجه می‌شویم که دولت تا به حال شعار خارج شدن از بنگاه‌های اقتصادی را عملی نکرده است.در آینده نیز ممکن است مالکیت به شکل غیر مستقیم در دست دولت باقی‌ بماند ولی با این همه هنوز خیلی زود است که بخواهیم در این خصوص اظهارنظر کنیم.

آقای وفائی نظر شما چیست؟
وفائی: باید این موضوع را نیز در نظر گرفت که ما همواره از داشتن بخش خصوصی قدرتمند محروم بوده‌ایم و البته باید این نکته را نیز پذیرفت که نمی‌توان مدیریت را به جمعی از مردم داد، اقتصاد ما با مشکل فقدان بخش خصوصی قوی مواجه است.

آقای آقاقلیزاده سرمایه‌گذاری غیرمستقیم از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری یکی از روش‌هایی است که به شدت به مردم توصیه می‌شود، لطفا در مورد صندوق‌های سبدگردانی الگوریتم توضیح بدهید.
آقاقلیزاده: ما در سبدگردان الگوریتم سه صندوق مختلف داریم."صندوق خوارزمی" که صندوق سرمایه‌گذاری در سهام است. "صندوق دارا الگوریتم" که ‌درآمد ثابت و قابل معامله است و "صندوق کوشا الگوریتم" هم یک صندوق بازارگردانی است. سرمایه‌گذاران حقیقی در صندوق‌های دارا و خوارزمی سرمایه‌گذاری کرده و صندوق کوشا بیشتر به شرکت‌ها خدمات خاص ارائه می‌دهد.

صندوق خوارزمی طی یک سال اخیر بازدهی ۴۹۰ درصدی داشته است و ما تلاشمان رسیدن حفظ بتا برابر با یک برای صندوق است. در واقع هدف ما حداکثر بازدهی نیست بلکه بازدهی بالاتر از بازار و همزمان کاهش ریسک سرمایه گذاری است. در مورد صندوق دارا با وجود اینکه عمر نه ماهه دارد و با صندوق‌های بزرگ وابسته به بانک‌های بزرگ کشور رقابت می کند، با این حال توانسته ایم سود قابل قبولی را در جامعه هدف رقابتی که با آن رو در رو بودیم، نصیب سرمایه گذاران کنیم.


لینک این گفت و گو در هفته نامه بورس دنبال کنید: https://www.sedayebourse.ir

نظرات

درج نظر